فعال اصلاحطلب گفت: حکومت شایسته است، بفهمد که خیزش اعتراضی صد و ده روزه مهسا نوک کوه یک «دگردیسی بزرگ فرهنگی، اجتماعی و نسلی» است. خیزش مهسا در خیابانها آرام شده، ولی «بلوک عظیم چند لایه اعتراضی» (لایه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) همچنان در جامعه پاسخ داده نشده وجود دارد، تندروهای حکومتی بلادلیل رجز نخوانند و با سرنوشت ایران بازی نکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمیدرضا جلاییپور در گفتگو با «مهر» به تحلیل وقایع اخیر
کشور پرداخته که در ادامه متن این مصاحبه را میخوانید:
*جای خالی نخبگان را در هدایت حوادث اخیر چگونه تحلیل میکنید؟ به نظر شما چرا سلبریتیها میداندار حرکت شدند؟ خطا نکنید اتفاقاً، نخبگان جایشان در اعتراضات خالی نبود. آنها مرتب به حکومت هشدار میدادند. ولی در دو دهه گذشته نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از سوی حکومت از عرصه رسمی جارو شدند. دلیل من چیست، دلیلم روشن است. پس از پایان جنگ و خصوصاً از سال ۷۶ به بعد اکثر نخبگان کشور، اصلاحجویانه و از طریق سازکارهای مدنی، اصلاحی و انتخابات با حاکمیت دست به تعامل زدند و جامعه
مدنی ایران داشت احیا میشد. هسته اصلی قدرت در برابر این موج حضور نخبگان و اصلاحجویی، به صورت سازمانیافته با کمک دولت پنهان و بعد با کمک دولت موازی دست به مقاومت زد؛ و در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ و با اخلال مستمر در سرعت اینترنت (طرح صیانت) سیلی نهایی را به آنها زد و اصلاحجویی را در حکومت قفل و جامعه مدنی را به مهار کشید. در برابر این اقدام مخالف مصلحت ملی که از سوی حکمرانی انجام شد، حکومت به دو چیز امید بسته بود. یکی به جای احیای جامعه مدنی گفت ما بسیج داریم، مسجد و حسینیه و موکب و اربعین داریم و این مولفهها جامعه مدنی اصیل ایران است و به «حضور جمعی غیر خودیها» دیگر نیازی نداریم. دوم اینکه حکومت گفت آنهایی که در مراسم دینی شرکت نمیکنند میتوانند فوتبال ببینند، با تتلو و فالورهایش مشغول باشند؛ لذا در حالی که حکومت در دو دهه گذشته بر دانشجویان فعال، بر انجمنهای دانشجویی و بر تشکلهای سیاسی و سمنهای غیرمرید سخت گرفت، در برابرش نگران ورزشکاران و هنرمندان در فضای مجازی نبود. گفت غیرخودیهای هم اینگونه مشغول باشند. حکومت در ۱۴۰۰ متبخترانه میگفت با «دولت یکدستی» که درست کردیم در سیاست خارجی توی دهان غرب میزنیم و تحریم را دور میزنیم (متأسفانه آنهم با اقتصاد سیاه و قاچاقی و پرهزینه) و در مذاکرات امتیازات بیشتر میگیریم و در داخل هم با کمک جوانان انقلابی چنان اقتصاد کشور را سامان میدهیم که مردم راضی خواهند شد و تبعات تعطیل کردن «جمهوریت» حکومت و مهار جامعه مدنی و نخبگان هم در عمل حل میشود و جای نگرانی ندارد. اما خیزش اعتراضی مهسا در صد و ده روز گذشته و در پاییز ۱۴۰۱ به حکومت نشان داد که راهبردهایش سراب و بیکفایت است. روشن است که در این بحران نخبگان نمیآیند از حکومت خطاکار حمایت کنند و ورزشکاران و هنرمندان هم مردم معترض را رها نمیکنند که دل حکومت خطاکار را به دست بیاورند!
*آیا ائتلافهای فعلی اپوزیسیون را در به چالش کشیدن نظام موفق میدانید؟ و آیا به نظر شما اپوزیسیون خارجنشین توانسته چهرهای از خود ارائه کند که قابلیت راهبری همه چهرههای مخالف نظام را ذیل یک ایده و پرچم واحد داشته باشد؟ اگر اپوزیسیون خارجنشین توانسته بود اعتماد اقشار اصلی شهرها را جلب کند که تکانههای عظیمتری رخ میداد. توجه کنید در این اعتراضات چه شد. در این اعتراضات دیدیم که حاملان اصلی اعتراضات جوانان (دختران و پسران) و دانشجویان بودند. مردم کثیری از محلات هم با این اعتراضات و اعتراض جوانانشان مخالفت نکردند. اما همچنان حدود هفتاد درصد جمعیت شهرها با اینکه جز ناراضیان هستند، ولی نسبت به اپوزیسیون خارجنشین که با پمپئو و سران دول غربی پالوده میخوردند، اعتماد نداشتند. اپوزیسیون اگر در طول زمان سرمایه اخلاقی جمع نکند که بیجهت مورد اعتماد اقشار اصلی جامعه قرار نمیگیرد. کمک مالی بنسلمان و پولهای نفتی صدام حسین به مجاهدین خلق (فرقه رجوی) به کسانی که از راه دور فراخوان میدادند، اعتمادساز نیست (به تحقیقات دکتر تفرشی در مورد منابع منابع مالی فرقه رجوی مراجعه کنید). شما توجه داشته باشید فرقه تروریستی رجوی و کومله و دموکرات در شمالغرب ایران، اینها اسلاف گاندی نیستند اینها پدران داعش هستند، که در این اعتراضات این فرقهها در اروپا فعال شدند این فرقهها مورد اعتماد ایرانیان نیستند.
*چه تصوری از کنشگری اپوزیسیون در این سه ماه دارید؟ اپوزیسیون دنبال این بودند که اعتراض خشونتپرهیز مهسا را به اعتراض خشونتناپرهیز و ایجاد چرخه آشوب تبدیل کنند. توجه داشته باشید اپوزیسیون ایران یکپارچه نیست و اپوزیسیون ایران به خاطر شرایط امنیتی آشکار نیست. آن اپوزیسیونی که از راه دور و در تلویزیونهای ماهوارهای در این اعتراضات، از «خط آشوب» در ایران دفاع میکردند، اینها یک روز هم به ایران نمیآیند، اینها تعلق میهنی ندارند. اینها از خیزش اعتراضی و مدنی مهسا سوءاستفاده کردند. فرصتطلبی کردند و قصد داشتند این خیزش مدنی را که دنبال مطالبات فرهنگی (سبک زندگی) و سیاسی (حاکمیت قانون) و اقتصادی (عدالت و رونق اقتصادی) بودند به یک خیزش سرنگونیطلبانه و خشونتناپرهیزانه تبدیل کنند، که خوشبختانه در مجموع، جوانان معترض آنها را ناکام گذاشتند.
*ارزیابی شما از نقش اپوزیسیون در به انحراف کشاندن اعتراضات و تغییر فاز آن به سمت خشونت و اغتشاش چیست؟ گفتم نقششان این بود: اولاً دنبال این بودند که اعتراض مدنی و خشونتپرهیز مهسا را به اعتراض خشونتناپرهیز و ایجاد چرخه آشوب تبدیل کنند، فعلاً ناکام ماندند. ثانیاً سرنگونیطلبان به اقتدارگرایی در داخل کمک کردند. شما کافی است به آمار اعدامها، میزان زیاد دستگیریها، صدها جانباخته (هم از مردم و هم از مأموران امنیتی) و اعدامها توجه کنید.
*برای نخستینبار شاهد این بودیم که ادبیات استادیومی و خشونت بیسابقه وارد گفتمان اعتراضی شد، به نحوی که دهها نفر از نیروهای امنیتی در این وقایع به شهادت رسیدند، و این رفتارها باعث شد امکان هرگونه نرمشی از جانب نظام تحتالشعاع قرار بگیرد، به نظر شما دلیل این رفتارهای بیسابقه چه بود؟ بله. من هم به این نکته شما اشاره کردم. این تغییر «ادبیات سیاسی به خشونتناپرهیزی» چندین علت دارد. ولی یکی از علل مهم آن سیاستهای راهبردی پرهزینه داخلی و خارجی حکومت است. حکومت با این سیاستهای غلط انبوهی از جوانان عاصی، بی آینده، بیکار و خشمگین را تولید کرده است. شما چه انتظاری از جوان خشمگین و بی آینده دارید. متأسفانه در چنین فضایی فحش ابزار اعلام نارضایتی میشود و پدران و مادران هم میایستند و گوش میکنند؛ لذا در این موضوع باید به علت توجه کرد نه معلول. علت دوم اینکه در دو دهه اخیر حکومت ایران قدر ادبیات سیاسی خشونتپرهیزانه، اصلاحجویانه، صلحجویانه و گفتگومحورانه را ندانست؛ و دنبال مهندسی فرهنگی از بالا رفت و برای اکثر منتقدان خشونتپرهیز پرونده درست کرد و الان هم بیگناه در زنداناند. مطمئن باشید اگر حکمرانی چنین مهندسیهایی از موضع قدرت نمیکرد امروز با شعارهای خشونتناپرهیز روبرو نمیشد.
*برخی رفتارها در خیابان و همچنین اظهارنظر برخی چهرهها و سلبریتیها به نحوی بود کأنه حقیقتاً کار کار نظام را تمامشده میپنداشتند، به همین دلیل نهایت خشونت را به خرج دادند و به گونهای اظهارنظر کردند گویی قرار نیست هیچ فردایی در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد و این افراد در حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی کنند، به نظر شما دلیل این خطای محاسباتی چه بود؟ کلاً یکی از ویژگیهای تندروها در عرصه سیاسی (چه حکومتی و چه اپوزیسیون خشونتناپرهیز) این است که اهل اغراق و خالیبندی هستند و واقعنگر نیستند. اپوزیسیون خشونتناپرهیز فکر میکند حکومت کفش است که راحت میتوان آن را عوض کرد. از طرف دیگر شما غافل نشوید که دهههاست تندروهای حکومتی مرتب حرفهای اغراقآمیز درباره کشورهای غربی میزنند، دهها بار مرگ آمریکا و کشورهای غربی را اعلام کردند و صدا و سیما هم آنها را با افتخار پخش میکرد و میکند. احمدینژاد بارها با هزینه مردم بیپناه ایران از محو کشورها از روی نقشه جهان صحبت کرد؛ لذا در چنین عرصهای حرفها و ارزیابیها اغراقامیز است.
*انجام چه اقدامات و اصلاحاتی را برای پیشگیری از تکرار وقایع مشابه ضروری میدانید؟ گام اول این است که حکومت شایسته است بفهمد با سیاستهای غلطش (که در ابتدای مصاحبه اشاره شد) یک «جامعه ناراضی» و «تمام جنبشی» تولید کرده است نه جامعهای در حرکت به سوی توسعه همهجانبه، پایدار، عادلانه و مشارکتی. گام دوم اینکه حکومت شایسته است بفهمد که خیزش اعتراضی صد و ده روزه مهسا نوک کوه یک «دگردیسی بزرگ فرهنگی، اجتماعی و نسلی» است. خیزش مهسا در خیابانها آرام شده، ولی «بلوک عظیم چند لایه اعتراضی» (لایه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) همچنان در جامعه پاسخ داده نشده وجود دارد، تندروهای حکومتی بلادلیل رجز نخوانند و با سرنوشت ایران بازی نکنند. خوب توجه کنید هم اکنون گرانیها و تورم همچنان ادامه دارد و گذران زندگی روزمره مردم سخت بوده و سختتر میشود و انسداد اینترنت و خوابیدن کسبوکارهای مجازی بر نارضایتیها میافزاید؛ لذا اگر حکومت با کمک جامعه مدنی دست به اصلاحات نزند و به آن هفتاد درصد جمعیت ناراضی ساکت «چشم انداز بهبود» نشان ندهد متأسفانه دو رخداد میتواند در انتظار ایران باشد؛ اول اینکه در دهه گذشته با سیاستهای پرهزینه خارجی، ایران با تحریم روبرو شد و ایران در مسیر فقیر شدن قرار گرفت (در همین حال کشورهای همسایه عربی، عراق، ترکیه و جمهوری آذربایجان در مسیر رونق اقتصادی و همکاری با اسرائیل قرار گرفتهاند، و اسرائیل هم به ما پاتک «عمق استراتژیک» زده) پس از این خیزش اعتراضی در کنار فقیر شدن ممکن است ایران با «ناامن» شدن روبرو شود. دوم اینکه اگر اصلاحات حکومتی و مورد قبول جامعه مدنی انجام نشود، ممکن است اپیزودهای اعتراضی فعلی ایران به «اپیزودهای انقلابی» تبدیل شود. خود همین تحول اپیزودیک میتواند بر ناامنی ایران بیفزاید. (منظور از اپیزود صفحات و دورههای اعتراضی است)
*آیا استمداد اپوزیسیون از کشورهای غربی در راستای مقابله با جمهوری اسلامی و مطالبه تحریمهای بیشتر، پیگیری حذف ایران از جام جهانی، و مواردی از این دست حرکت معقول و قابل توجیهی بود و در نهایت وارد کردن کشورهای غربی به معرکه اختلاف اپوزیسیون با نظام آیا میتواند آوردهای برای آنها و مردم ایران داشته باشد؟ اپوزیسیون خشونتناپرهیز ایران، فاقد سرمایه اخلاقی است و به همین دلیل از پمپئو و بلوک راست افراطی در جهان دریوزگی میکنند متأسفانه ایران عزیز ما در شرایط دو قطبی فعلی با دو عارضه در سیاست خارجی روبرو شده است. عارضه اول اینکه حکومت ایران در جنگ روسیه (پوتین) با غرب (بر سر کشور اکراین) یک خطای راهبردی انجام داده است. ایران در دو سده گذشته به درستی در جنگ بین قدرتهای جهانی (مثل روسیه و اروپا) بیطرف بوده است. در جنگ اکراین ایران به خطا طرف پوتین را گرفت؛ و الان فرانسه، انگلیس و آلمان به طور ویژه مذاکرات برجام را روی هوا بردند و در حال آسیب زدن به مصالح ملی ایراناند. عارضه دوم این است که گفتم اپوزیسیون خشونتناپرهیز ایران، فاقد سرمایه اخلاقی است و حتی از جنگ خارجی هم علیه ایران دفاع میکند، برای آنها تمامیت ارضی و حفظ میهن یک ارزش نیست به همین دلیل از پمپئو و بلوک راست افراطی در جهان دریوزگی میکنند. متأسفانه این دو عارضه منافع ملی و تمامیت ارضی ایران را در مخاطره قرار داده است. گفتم فقیر شدن و ناامن شدن ایران، خلاف مصالح ملی است. زندگی در خانه و میهن ایران برای کثیری از شهروندان با مشکل روبرو میشود؛ و در این باره کک تندروها هم نمیگزد.
*تحلیل شما از این امر که برخی جریانهای اپوزیسیون وابسته به کشورهای خارجی، در حوادث اخیر آشکارا خط تجزیهطلبی را دنبال میکردند، چیست؟ ایران یک کشور تاریخی است و همزیستی اقوام در آن نهادینه شده است. ولی توجه داشته باشید اگر در ایران به جای حکمرانی «رضایتی»، حکمرانی پرمدعا و ناکارآمد «هدایتی» داشته باشیم، با یک جامعه ناراضی و با دشمنهایی که سیاست خارجی پرهزینه حکومت ایجاد کرده است، تمامیت ارضی ایران هم در شرایط ناامنی به مخاطره میافتد. توجه داشته باشید در خارج کشور توسط دولتهایی مثل اسرائیل و عربستان یک «مؤسسه اقتصادی نانوشته براندازی» درست کردهاند. هر فرد و گروهی که به اختلاف مذهبی و قومی در ایران دامن بزند و از «خط آشوب» دفاع کند از این مؤسسه دلار میگیرد؛ و این قصه پرهزینه بودن سیاست خارجی حکومت ناکارآمد ما را نشان میدهد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه:
توجه داشته باشید
کشور های غربی
سیاست خارجی
جامعه مدنی
نظر شما
تندرو ها
کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۷۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمانده انتظامی سمنان: فراجا مرزبان حجاب است
فرمانده انتظامی استان سمنان با بیان اینکه برهنگی یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است بر لزوم همراهی همه نهادهای فرهنگی برای توسعه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه تأکید کرد و گفت: پلیس ضمن حفظ کرامت انسانی جامعه، با هنجارشنان مقابله میکند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، سردار جلیل موقوفهئی در جمع خبرنگاران اظهار داشت: خشونت روانی در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه میگذارد که تبعات آن بر فرد، روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد ماند.
وی گفت: خشونت مفهوم و پدیدهای چندبعدی و گسترده است که در حوزههای مختلف از جمله فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
فرمانده انتظامی استان سمنان خاطرنشان کرد: خشونت امری ضد هنجار و عاملی مخرب در فرآیند توسعه زندگی فردی و جمعی است و میتواند به بسیاری از روابط در حوزههای خرد و کلان آسیب وارد سازد.
سردار موقوفهئی اضافه کرد: ولی آنچه از خشونت در افکار عمومی و ادبیات اجتماعی مطرح میشود غالبا خشونت فیزیکی و کلامی است که در عناوینی مثل ضرب و جرح فحاشی مزاحمت تعریف و پیگیری میشود و بیشتر معطوف و محدود به دو گروه زنان و کودکان در بستر خانواده و جامعه شده است.
وی به وجوه دیگر این پدیده مانند خشونت جنسی، خشونت مجازی، عاطفی که اخیرا به آن پرداخته شده است و کارشناسان و عموم جامعه این ابعاد را زیر ذره بین خود بردهاند؛ اشاره کرد و گفت: ولی ابعاد و وجوه دیگری از خشونت نیز وجود دارد که علیرغم گستره عظیم و قدرت اثر بخشی عمیق آنها بر فرد و جامعه کمتر به آن پرداخته میشود.
فرمانده انتظامی استان سمنان اضافه کرد: خشونت روانی و جنسی گسترده با رواج بیحجابی و برهنگی در بستر جامعه و تشویش ذهن و روان جوانان ایجاد میشود و معمولا در پوشش آزادی فرهنگی قرار گرفته و به تبعات مخرب آن بر فرد خانواده و روابط عاطفی و خانوادگی هیچ گونه اهمیتی داده نمیشود و این بعد از خشونت به مراتب مخربتر از خشونتهای آشکاری است که روزانه و مستمر توسط قوای قانونی و قضایی کشور کنترل میشود، چرا که خشونت آشکار غالبا به درگیری مستقیم و غالبا فیزیکی دو یا چند تن معدود و محدود میشود ولی خشونت روانی جاری در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه میگذارد که تبعات آن بر فرد،روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد ماند.
سردار موقوفهئی گفت: از همین منظر ساختار مدیریتی جامعه همانگونه که با خشونت آشکار با جدیت مقابله میکند، از منظر حراست از امنیت روانی عاطفی و جنسی در جامعه موظف است با خشونت ناشی از رواج برهنگی و بیحجابی در جامعه نیز مقابله کند.
فراجا مرزبان حجاب است/ متولیان فرهنگی حجاب و عفاف بیدار باشند
فرمانده انتظامی استان سمنان گفت: فراجا با اجرای طرح نور مرزبانی حوزه حجاب را عهدهدار است و مقتدرانه اجازه نمیدهد دشمنان خطوط قرمز فرهنگی را در نوردند و لازم است متولیان فرهنگی حجاب و عفاف نیز بیدار باشند.
سردار موقوفهئی گفت: طرح نور یا طرح مقابله با ساختارشکنی و هنجارشکنی حوزه حجاب و عفاف چند وقتی است در سطح کشور آغاز شده و فراجا با حضور تیمهای مجرب و متخصص در این حوزه عمل میکند.
وی با بیان اینکه واکنشها به اجرای طرح نور در دو دسته قرار دارد؛ بخشی از جامعه موافق و حامی فراجا هستند و برخی نیز به تشریح آسیبهای این طرح میپردازند گفت: پلیس در این طرح از تمام ظرفیتهای انسانی و تجهیزاتی خود برای اجرای دقیق و کامل آن بهره میبرد و ضمن رعایت کرامت و احترام انسانی با هنجارشکنی در حوزه حجاب مقابله میکند.
فرمانده انتظامی استان سمنان با تأکید بر اینکه متولیان فرهنگی حجاب و عفاف نیز بیدار باشند گفت: اکتفا به طرح نور و حضور مجاهدانه پلیس در این عرصه تضمینی برای ارتقاء فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و نسلهای آتی نخواهد بود.
سردار موقوفهئی با بیان اینکه "عفاف و حجاب" اصالتی فرهنگی دارد و این عرصه عناصری آگاه، اصیل و شجاع را میطلبد گفت: این جبهه میدان تاکتیکهای عمیق و تکنیکهای دقیق و نظم و استمرار در عمل است که امیداوریم سازمانها و نهادها به ویژه خانوادههای اصیل ایرانی، اهمیت آن را درک و خود محوریت این عرصه را عهدهدار شوند.
"حجاب"نتیجه عزت نفس در آدمی است
سرهنگ سید علی میراحمدی جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان نیز در این نشست گفت: "حجاب"نتیجه عزت نفس در آدمی است.
وی با بیان اینکه انسان نه برای دیگران و نگاه توجه و تایید دیگران، بلکه برای خود و برای شکوفایی خویشتن زندگی میکند عنوان کرد:بر همین اساس حجاب به معنی بینیاز به هر نگاهی جز نگاه خداوند معنی پیدا میکند.
میراحمدی با بیان اینکه آنچه به انسان معنا و قیمت میدهد، رضایت عمیق و درونی نسبت به خود است گفت: این خشنودی تنها در مسیر حرکت انسان به سمت اهداف و ارزشها و نیل به قله شکوفایی محقق میشود.
وی گفت: چنانچه هر فردی به هر دلیلی در طول زندگی در مسیر درخشان شکوفایی قرار نگیرد به دامن لذت پناه میبرد؛ لذتهای کوتاه و انگیزشهای موقت که تسکینی موقتی بر دردهای عمیق ناکامی است.
جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان گفت: انسان آگاهانه حال ناخوش زیستن در مسیر نادرست را احساس میکند، ولی درک شجاعت و تحمل لازم برای پذیرش آن را ندارد و بر همین اساس در مواجه با آن مکانیسمهای غلط رفتاری را بر میگزیند.
میراحمدی گفت: مصرف مواد مخدر از جمله مکانیسمهای غلطی است که هرچند تسکینی چند ساعته به دردهای وجودی و درونی انسان میدهد ولی آنچه میماند نهایتا دردی انباشتهتر و ترسی بسیار عمیقتر است.
وی افزود: از دیگر مکانیسمهای اشتباه برای انسان، تمرکز بیش از حد بر ثروتاندوزی تکیه بر وجوه مختلف زندگی مادی است که این مهم در مصادیقی از جمله ظاهر، اندام، زیبایی برای جلب نگاه و توجه دیگران، افراط در روابط عاطفی و جنسی و هر چیزی که انسان را دچار فراموشی و غفلت از خویشتن کند جلوهگر میشود.
جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان برهنگی را نیز از مکانیسمهای دفاعی در برابر احساسات دردناک ناشی از وجود بیارزش انسانی در نگاه خود انسان عنوان و تصریح کرد: از آنجا که ارزشمندی انسان به توجه و تایید دیگران گره خورده و در این نگاه، بهای انسان تعداد چشمهایی که او را شناخته، نگریسته و دنبال میکنند خواهد بود؛ بر همین اساس، ترس مواجه با درون تهی از ارزش و معنای انسان وی را ناچار میکند که برای ایجاد حس ارزشمندی و به تبع آن جذب افراد و نگاه آنان خود را بیاراید و جراحی کند و این مسیر را تا انتها خواهد رفت.
میراحمدی با اشاره به نفوذ این رویکرد به فضای مجازی تصریح کرد: در انتهای این مسیر به جایی خواهیم رسید که دیگر هیچ نگاهی، هیچ لایک و تحسینی و هیچ دنبال کننده و تماشاگری و حتی هیچ اندازه ثروت و شهرت و قدرتی توان ارضای نیاز شدید ما به ارزشمندی و معنا را نمیدهد و این پایان قطعی است.
وی با بیان اینکه باید نگاه، تمرکز و توجه ما به درون هدایت شود تصریح کرد: در صورتی که در نگاه هریک از افراد جامعه، گوهر وجودی خود ارزشمند و گرانبها شده و این ارزشمندی در نگاه به خود نهادینه شد، دیگران و نگاهشان برای افراد کماهمیت میشود.
جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان گفت: پس ساده زیستی و ابعاد آن، از جمله حجاب، نتیجه احساس ارزشمندی است که خاصیت انسان با معناست و نماد عزت نفس در آدمی است.
میراحمدی با اشاره به نقش مهم نهادهای فرهنگی جامعه در این مسیر مهم خاطرنشان کرد: نهادهای فرهنگی باید جامعه را به این سمتوسو سوق دهند و برای توسعه فرهنگ عفاف و حجاب باید اقدامات ریشهای فرهنگی نیز در کنار برخورد با هنجارشکیها برنامهریزی و اجرا شود.
انتهای پیام/363/